دکتر محسن محمدی: برای حل مسائل به شیوه خلاقانه باید مهارتهای تحلیل را آموخت و خارج از چارچوبهای همیشگی فکر کرد
در ژورنال کلاب گروه اقتصاد و مدیریت داروی دانشکده داروسازی، توسعه و کاربرد مقوله خلاقیت در زندگی شخصی و سازمانی افراد مطرح و حل مسائل به شکل خلاقانه؛ بهعنوان ابزاری مهم برای کمک به تصمیمسازی و تصمیمگیری شناخته شد.
به گزارش سینا رسانه دانشگاه علوم پزشکی تهران دانشکده داروسازی، ژورنال کلاب گروه اقتصاد و مدیریت دارو با مبحث "Creative Problem Solving" (حل خلاقانه مسئله)، ۲۳ مهر ۱۴۰۳ به ارائه دکتر محسن محمدی دستیار تخصصی این گروه و با راهنمایی دکتر عباس کبریایی زاده اختصاص یافت.
خلاصه ژورنال کلاب دکتر محمدی به شرح زیر است:
هنر حل مسئله در جوامع بشری همواره موردتوجه دانشمندان از گذشته تابهحال بوده است؛ اما امروزه به شیوهای ساختارمند و نظامیافته درآمده و پیشرفت در این حوزه سبب شده تا زیرشاخههای مختلفی از سبک حل مسئله ابداع شود که از یک کاربرد ویژه خود را به فراخور مسائل حل نشده میتواند داشته باشد.
یکی از زیرشاخههای مهم حل مسئله، حل مسئله خلاقانه است که محوریت در این نوع از سبک حل مسئله با خلاقیت است بهگونهای که افراد با استفاده از خلاقیت و ترکیب آن با مسائل به وجود آمده سعی در خلق گزینههای بیشتر و متنوعتر برای تصمیمگیری و در نهایت حل مسئله میپردازند.
همواره بشریت در مواجهه با عنصر خلاقیت با این سؤال روبرو بوده که آیا خلاقیت یک استعداد است یا یک مهارت؟ به عبارت دقیقتر آیا خلاقیت ژنتیکی و جبری است یا میتوان آن را فارغ از اینکه ژنتیک چگونه باشد آموخت و یاد گرفت. با اینکه مباحث زیادی در اینجا از سوی دانشمندان زیادی مطرح شده اما بهعنوان خلاصه میتوان گفت درست است که عنصر ژنتیک را نمیتوان از خلاقیت زدود و نادیده گرفت؛ اما پذیرفتنیتر آن است که بگوییم خلاقیت بیشتر از آنکه تحتتأثیر ژنتیک باشد میتواند مثل سایر مهارتها آموخته شده و در زندگی به کار گرفته شود.
دانشمندان زیادی برای شناخت بیشتر خلاقیت دست به تحقیق و مطالعه زدهاند و ماحصل این تحقیقات علمی و نظاممند، منجر به شناخت بهتر ما از اجزا و عناصر خلاقیت و نیز مکانیسم خلاقیت شده است. بهگونهای که امروزه اجزای خلاقیت را با سه جزء مهارتهای قلمرو، مهارتهای خلاقانه و انگیزه میشناسند و نیز برای مکانیسم یک عمل و یا تفکری که منجر به خلاقیت و نوآوری شود ۵ مرحله قائل هستند که به ترتیب شامل آمادهسازی، نهفتگی، اشراق، ارزیابی و اجرا است.
در چند قرن اخیر بهمرور، هر چقدر کاربرد مقوله خلاقیت در زندگی شخصی و سازمانی افراد توسعه یافت، روشهای بیشتر و تکنیکهای متنوعتری نیز برای یادگیری خلاقیت ابداع شد که دو نمونه از مهمترین و جامعترین آنها میتوان به مگا خلاقیت و تریز اشاره کرد.
در مگا خلاقیت ادعا میشود ما میتوانیم با صرف زمان اندک در پایه مقیاس مگا و حتی بیشتر، ایدههای خلاقانه برای حل مسائل خود بدهیم؛ اما در تریز که به مهندسی خلاقیت معروف است ادعا میتوان با صرف زمانی اندک و صرفاً با استفاده از تفکر تطبیقی و البته کمی چاشنی خلاقیت از ماحصل تلاشها و خلاقیتهای بهکارگرفتهشده هزاران دانشمند و مخترع درگذشته استفاده کرد و اصطلاحاً دوباره دست به اختراع چرخ نزد.
ارسال نظر