دکتر فائزه عظیمی موحد: مدیریت مؤثر ایست قلبی نیازمند رویکردی سریع، هدفمند و هماهنگ است
جلسه معرفی بیمار گروه داروسازی بالینی دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران، اهمیت تسلط بر جنبههای دارویی احیای قلبی ریوی در شرایط بحرانی اورژانس را مورد تأکید قرار داد.
به گزارش روابطعمومی دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران؛ این نشست تخصصی، ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ به ارائه دکتر فائزه عظیمی دستیار تخصصی این گروه از بخش اورژانس بیمارستان سینا با عنوان " ایست قلبی و احیای قلبی ریوی مرور راهکارهای دارویی و چالش ها " و با راهنمایی دکتر فرهاد نجم الدین عضو هیئتعلمی گروه داروسازی بالینی اختصاص یافت.
چکیده سمینار علمی دکتر عظیمی به شرح زیر است:
مدیریت ایست قلبی (Cardiac Arrest) در اورژانس بر اساس پروتکلهای BLS (Basic Life Support) و ACLS (Advanced Cardiovascular Life Support) باید سریع، هدفمند و سیستماتیک باشد. ابتدا باید پاسخدهی بیمار بررسی شود؛ در صورت عدم پاسخ و نبود تنفس طبیعی، سریعاً درخواست کمک و تجهیزات احیاء انجام میشود. سپس CPR با کیفیت بالا آغاز میشود: فشارهای قفسه سینه با عمق مناسب (حدود ۵ تا ۶ سانتیمتر)، با نرخ ۱۰۰ تا ۱۲۰ بار در دقیقه، و تهویه با نسبت ۳۰:۲ اگر راه هوایی پیشرفته وجود ندارد. پس از فراهم شدن دفیبریلاتور، ریتم قلب بررسی میشود. در صورت مشاهده ریتم قابل شوک (VF/VT)، دفیبریلاسیون فوری با انرژی مناسب انجام شده و CPR بلافاصله ادامه مییابد. در ریتمهای غیرقابل شوک (Asystole/PEA)، CPR بدون وقفه ادامه یافته و اپینفرین هر ۳–۵ دقیقه تزریق میشود. آدرسدهی سریع به علل قابل برگشت (مانند ۵H و ۵T) اهمیت زیادی دارد: هیپوکسی، هیپوولمی، هیپرکالمی، پنوموتوراکس فشاری، و آمبولی ریه از جمله مهمترین علل هستند. استفاده از راه هوایی پیشرفته مانند لوله تراشه در صورت امکان، پایش اکسیژن، کاپنوگرافی، و مانیتورینگ پیوسته کیفیت CPR از اجزای حیاتی ACLS هستند. بازبینی مداوم ریتم، پاسخ بیمار، و تصمیم به پایان یا ادامه احیا باید توسط تیم پزشکی باتجربه و هماهنگ انجام شود. درمان دارویی اصلی در ایست قلبی، اپینفرین است. در صورت وجود ریتمهای قابل شوک (shockable rhythms) مانند فیبریلاسیون بطنی یا تاکیکاردی بطنی بدون نبض، داروهایی مانند آمیودارون یا لیدوکائین نیز جایگاه درمانی دارند.
ارسال نظر