دکتر پیمان کردپور: نورالژی تریژمینال دوطرفه در بسیاری موارد نشانه پنهان افزایش فشار داخلجمجمهای است
در جلسه معرفی بیمار گروه داروسازی بالینی دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران، دکتر کردپور با معرفی یک کیس متفاوت نشان داد که نورالژی تریژمینال همیشه الگوی کلاسیک یکطرفه ندارد؛ گاهی دردهای برقآسای صورت و علائم چشمی، پیام هشداردهندهای از افزایش فشار داخلجمجمهای هستند؛ موضوعی که تشخیص آن نیازمند همکاری نزدیک نورولوژی، چشمپزشکی و داروسازی بالینی است.
به گزارش روابط عمومی دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران جلسه معرفی بیمار گروه داروسازی بالینی دانشکده داروسازی ۱۹ آبان ۱۴۰۴ به ارائه دکتر پیمان کردپور دستیار تخصصی داروسازی بالینی از بخش نورولوژی بیمارستان سینا به راهنمایی دکتر هوشیار هنرمند و با موضوع "Atypical Presentation of Trigeminal Neuralgia in a 37-Year-Old Woman" اختصاص یافت.
چکیده جلسه معرفی به بیمار شرح زیر است:
نورالژی تری ژمینال یک اختلال عصبی دردناک است که با دردهای شدید ناگهانی و برق گونه در محدوده ی عصب سه قلو (مسئول حس صورت) شناخته می شود. این درد معمولاً یک طرفه است و در ناحیه ی گونه فک یا اطراف چشم رخ می دهد. حملات درد ممکن است با تحریک های بسیار خفیف مانند صحبت کردن غذا خوردن لمس صورت یا حتی وزش باد آغاز شوند. بیشتر موارد TN به دلیل فشار یک رگ خونی بر ریشه ی عصب ایجاد می شود؛ اما گاهی به صورت ثانویه و در نتیجه ی بیماری های دیگر بروز می کند و همین موارد ثانویه ممکن است الگوی درد غیر معمول تری داشته باشند مثلاً درد دو طرفه سن پایین یا همراهی با علائم دیگر
IIH یا ""pseudotumor cerebri حالتی است که در آن فشار مایع مغزی نخاعی (CSF) در داخل جمجمه بالا می رود بدون اینکه توده، تومور یا ضایعه ساختاری وجود داشته باشد. این بیماری بیشتر در خانم های جوان با BMI بالا دیده می شود. مهم ترین عارضه ی IIH کاهش تدریجی یا ناگهانی بینایی است به همین دلیل تشخیص و درمان سریع ضروری است.
کیس مورد بررسی در این جلسه خانم ۳۷ ساله ای بود که در ابتدا با علائم پراکنده ای شامل دوبینی گذرا و سپس بی حسی و دردهای برق گونه در محدوده V2-V3 مراجعه کرده بود. درد که ابتدا یک طرفه بود با گذشت زمان شدیدتر، مکررتر و دو طرفه شد؛ الگویی که با TN معمول کلاسیک همخوانی نداشت و احتمال یک علت ثانویه را تقویت می کرد همراهی این دردها با تاری دید پاپیلدم، وزوز گوش و حملات TVO پزشک را به سمت بررسی فشار داخل جمجمه ای سوق داد.
تصویر برداری MRI وجود empty sella اتساع غلاف عصب بینایی و بزرگ شدن Mockel's cave را نشان داد.
MRV نیز تنگی خفیف سینوس های ترانسورس - سیگموئید را مطرح می کرد. اندازه گیری فشار مایع مغزی نخاعی در چند نوبت مقادیری بین ۳۰ تا ۴۷ سانتی متر آب را ثبت کرد که تشخیص IIH را تأیید کرد OCT نیز افزایش RNFL و کاهش GCL را نشان داد که بیانگر درگیری زودرس بینایی بود.
در بخش درمان دارویی چند محور مهم مورد تأکید قرار گرفت:
۱. کنترل IIHH:
- استازولامید به عنوان خط اول درمان با دوزهای تدریجی افزایش یافت تا تولید CSF کاهش یابد.
- در مقاطع مختلف بر اساس وضعیت اسید باز بیمار، دوز دارو تنظیم شد.
- توپیرامات به دلیل اثر همزمان بر کاهش وزن و مهار کربنیک آنهی دراز به عنوان داروی کمکی حفظ شد.
- مدیریت وزن، اصلاح سبک زندگی و پایش افتالمولوژیک مداوم نیز بخشی از رویکرد درمانی بود.
۲.درمان نورالژی تری ژمینال:
- کاربامازپین به عنوان درمان اصلی IN استفاده شد و در دوره های خود، دوز آن افزایش یافت.
- ونلاقاکسین برای کنترل دردهای نوروپاتیک و همزمان علائم خلقی به صورت تدریجی افزایش یافت.
- در فازهای مقاوم تر گاباپنتین به عنوان داروی افزوده جهت کاهش پارستزی و دردهای مداوم به کار رفت.
- به منظور کنترل فازهای حاد از مدیکیشن های کوتاه مدت مانند NSAIDها استفاده شد.
۳. پایش درمان
- تکرار دوره ای پریمتری و OCT وضعیت بینایی را نشان می داد و بر اساس آن دوز داروها تعدیل می شد.
- طی درمان نوسانات علائم با عوامل خارجی مانند مسافرت و تغییرات فیزیولوژیک بررسی و مدیریت شد.
در نهایت دکتر کردپور بر اهمیت تشخیص زودرس TN ثانویه ضرورت توجه به علائم غیر معمول و نقش کلیدی هماهنگی میان نورولوژی، چشم پزشکی و داروسازی بالینی در جلوگیری از آسیب بینایی تأکید کرد.
این کیس نمونه ای از پیچیدگی ارتباط میان دردهای عصبی صورت و اختلالات فشار داخل جمجمه ای است و اهمیت پیگیری دقیق و درمان چندوجهی را نشان می دهد.
ارسال نظر